اشعار شب یلدا



گفتند: حاج آقا! باران نیامده است. نماز باران بخوانید.
فرمود: بام خانه فلان یهودی ساکن محل خراب شده است، آن را تعمیر کنید تا باران ببارد.
فردا همگی از جمله خود حاج آقا، آب و خاک و کاه را مخلوط و کاه و گل درست کردند و بام یهودی را تعمیر نمودند . .
باران بود که می بارید!
چه بارانی!!

شیخ محمدباقر زند
شهدوشهود3ص15

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

وب تخصصی مدرسه فوتبال و فوتسال بانوان کاسپین ( گرگان ) مطالب اینترنتی قاسم مطالب اینترنتی ارزان سرا انواع فايل هاي علمي و آموزشي ritmebaranci haminan korean45 وب لژیون همسفر اعظم امینی